25 روز از سال جدید میگذره ...تازه این هفته یه ذره برنامه های من منظم شده ...جنبه تعطیلات رو ندارم ! از دوشنبه هم که دنبال مطلب می گردم برای 2 تا کنفرانس و به هیچ چیز دیگه ای فکر نمی کنم ! نمی دونم به فکر قاجار و فتعلی شاه باشم ! یا امیل دروکیم و ماکس وبر و نظرات جامعه شناسی شون ! قبلش هم که برای کنفرانس دوست محترم ام مشروطیت رو دوره می کردیم و هنوز هم معلوم نکردیم اثرات سیاسی و اقتصادی و ...مشروطیت چی بوده! اون قدر ! اطلاعات و علاقه ام به مباحث زیاده !!! که برای تحقیق و کنفرانس های بقیه رفقا مطلب جمع می کنم ...اون وقت خودم موندم ! . چهار شنبه صبح با سر و صدای کوچولوهای بنفش پوش و شعار "انرژی هسته ای حق مسلم ماست " بیدار شدیم ...کار جالبی بود .یه راهپیمایی چند دقیقه ای با همراهی مادران محترم ! و خب البته عرض تبریک ...
دنیا که هنوز داره بررسی می کنه و خیلیا باورشون نشده ...
2.
" آقا اجازه !ما دلمان تنگ می شود..."
آقا!اجازه.کاش ما آنقدر لاف زن بودیم ،که حداقل از این خالی ها می بستیم...